دانلود رمان کنار نرگس ها جا مانده ای … یلدا پزشک ۲۶ ساله ایست که بخاطر مشکل ناگهانی که برای خانوادهاش پیش آمده، ناخواسته مجبور به تغییر روش زندگی خودش میشود. در این بین به دور از چشم خانواده سعی دارد به نحوی مشکلات را حل کند، رویارویی او با مردی که در گذشته درگیری عاطفی با او داشته و حالا زن دیگری در زندگی آن مرد است باعث…
کمی صدای تلویزیون را زیاد کردم. راحیل حرف هایی میزد و چیزهایی می گفت که باید برای هر جمله اش می نشستم و یک ساعت فکر می کردم تا منظورش را دریابم.
به جغرافیا و تاریخ و مسائل استراتژی منطقه که راحیل مثل یک مجری مادرزاد درباره شان حرف میزد علاقه ای نداشتم. آنقدر كلمات قلمبه سلمبه گفت که از شدت نفهمیدن حرف هایش به خنده افتادم.
همیشه دوست داشت خاص حرف بزند، متفاوت با دیگران؛ بالاخره به آرزویش رسیده بود و دیگر معمولی حرف نمی زد، حداقل من معنای خیلی از حرف هایی را که می گفت درک نمی کردم.
کنترل را بار دیگر مقابل تلویزیون گرفتم و صفحه ی تلویزیون تاریک شد. خودم را از تماشای اجباری یک تصویر ناخوشایند نجات دادم. دیدن فیلم رفتن به دریا باعث شد به سراغ آلبومم بروم.
بعد از مدت طولانی بی وقفه درس خواندن و جز این کاری نکردن، رسیده بودم به همان حال و هوای قبل از قبول شدن در کنکور پزشکی.
جورچین با ورق زدن آلبوم و تماشای هر سال بزرگتر شدنم، یک آن حس کردم تمام شخصیتی من از هم جدا شده است. انگار همان سال های پیش یک یلدای منسجم بودم و اکنون یک یلدای جدا شده.
اگر شما نویسنده رمان هستید و از انتشار رمان در این سایت رضایت ندارید میتوانید درخواست حذف دهید
دانلود رمان کنار نرگس ها جا مانده ای ... یلدا پزشک ۲۶ ساله ایست که بخاطر مشکل ناگهانی که برای خانوادهاش پیش آمده، ناخواسته مجبور به تغییر روش زندگی خودش میشود. در این بین به دور از چشم خانواده سعی دارد به نحوی مشکلات را حل کند، رویارویی او با مردی که در گذشته درگیری عاطفی با او داشته و حالا زن دیگری در زندگی آن مرد است باعث…