دانلود رمان انتخاب آخر نسخه pdf
📚 رمان : #آخرین_عشق
(#انتخاب_آخر)
✨ژانر : #ازدواج_اجباری #صحنه_دار #معمایی
خلاصه :
در مورد دختری از جنس درد که از روی ناچاری نقشه برای پیرمردی 60ساله پولداری می کشه ولی نمیدونه خودش طعمه اصلیه پس از اومدن پسر مرده از خارج کشور متوجه نقشه دخترمون میشه و همین باعث میشه به دختره تجاوز کنه و ……..
دانلود رمان حسرت شیرین از فاطمه اشکو نسخه pdf
رمان : #حسرت_شیرین
✍🏻نویسنده : #فاطمه_اشکو
✨تعداد صفحات : ۱۲۹۸
داستان در‌‌مورد دختری به نام میتراست که عشق پسر همسایه شون«امیرپارسا» نسبت به خودش رو وقتی متوجه میشه که با اون توی دانشگاه مواجهه میشه،به عنوان شاگرد و استادی!
خواهرِ میترا «بیتا»، از دیرباز عاشب‌و‌دلخسته ی امیرپارسای داستان میشه،برای به دست آوردنش نه خواهری در نظرمیگیره و نه فکر و‌ذکر منفی ای!
حالا که میترا راضی به عشق‌امیرپارسا شده،بیتا چه کار خواهد کرد و‌چه باعث می شود آن‌دو به هم رسیده یا از هم جدا شوند؟
رمان حسرت شیرین برگرفته شده از واقعیت است و عشقی ناب و خالص با درون مایه ی کینه و‌حسادت و‌خودبینی قلم‌زده شده است
دانلود رمان ازدواج نامشروع از فاطمه اشکو نسخه pdf
📚رمان: #ازدواج_نامشروع
✍🏻نویسنده: #فاطمه_اشکو
✨ژانر: #عاشقانه #اجتماعی
خلاصه کتاب:
در مورد ازدواج کاملا صوری بین دختر و پسریه که برای منافعشون پا تو این راه میذارن.
این دو برای رفتن به خارج از کشور باید از سد سنت های پدر و مادرشون عبور کنن، بی خبرن از اینکه گره ی واقعی در گذشته ی خونواده شونه و سوپرایز واقعی از طرف اون ها اتفاق می افته و…
دانلود رمان زنانه میتازم از فاطمه اشکو نسخه pdf
رمان : #زنانه_میتازم
✍🏻نویسنده : #فاطمه_اشکو
📄تعداد صفحات : ۱۰۰۹
خلاصه :
اینجا خبری از دخترانگی های خود سر نیست…
اینجا عشقی ممنوع که مابین حقیقت و دروغ دست و پا میزند وجود دارد. عشقی که از زنی ۳۱ساله در پسری ۲۴ساله تزریق می شود…
پروانه، زنی که از بند نباید های قبل و‌بعد از ازدواجش فرار می کند و به سمت شخصی میرود که سال ها با رویایش زندگی کرده است…
این حقیقت های اشکار شده، پروانه را به چه تصمیمی میکشاند؟ قبول یا رد!
دانلود رمان عروسک شو از نسترن قائدی نژاد نسخه pdf
رمان: #عروسک_شو
✍🏻 نویسنده: #نسترن_قائدی_نژاد
✨ژانر: #عاشقانه #صحنه_دار
خلاصه:
شهریار اصلانی یه قاچاقچیه کله گنده اس که ادم میفرسته سراغ دخترا تا مخشونو بزنه و به هوای ازدواج بیاره تو عمارت و بعد بفرسته دبی.
این بین کسی نمیتونه مخ رهایش رو بزنه و خودش وارد عمل میشه. از جسارتش خوشش میاد و عاشقش میشه و اونو میاره عمارتش و تازه رهایش میفهمه تو چه دامی افتاده…
