دانلود رمان دختر شیطان نسخه pdf
رمان: #دختر_شیطان
#جلد_اول
❤️ژانر: #عاشقانه #تخیلی #صحنه_دار
❤️نویسنده : #آوا_آشوری
❤️خلاصه:
آیدا دختری که از ۹ سالگی به بعد یه روح رو اطراف خودش میبینه و وقتی به ۱۸ سالگی که میرسه خسته میشه و میره پیش یه دعا نویس که میفهمه اون یه دورگست نصف گرگینه نصف شیطان..
دانلود رمان دورگه هات من نسخه pdf
رمان: #دورگه_هات_من
#جلد_دوم_دختر_شیطان
❤️ژانر: #عاشقانه #تخیلی #صحنه_دار
❤️نویسنده : #آوا_آشوری
❤️#فاقد_خلاصه
دانلود رمان اشک خورشید نسخه pdf
رمان : #اشک_خورشید
❤️ ژانر : #تخیلی #عاشقانه
❤️نویسنده : #لیلی_تکلیمی
❤️ خلاصه :
یه مجموعه داستانه که از چهار قسمت مجزا ولی مرتبط به هم تشکیل شده (ستاره سرخ، دی آ، برنادت، گسل)
در این چهار داستان به هم پیوسته با شخصیت هایی آشنا می شیم که در بستر حوادثی غیرقابل پیش بینی و ماورائی می افتن و برای حل مشکلاتشون به کمک هم نیاز پیدا می کنن. شما در این مسیر غافلگیر خواهید شد، لذت خواهید برد و شاید جواب بسیاری از سؤالات خودتون رو از بین ماجراهای داستان دریافت کنید.
دانلود رمان طوسی نسخه pdf
❤️رمان : #طوسی
❤️نویسنده : #تدی
❤️ژانر : #لزبین #عاشقانه #مثلث_عشقی #پلیسی #معمایی #رمز_آلود #ماجراجویی #بزرگسال #تخیلی
❤️خلاصه :
یه دختر تامبوی لزبین(بوچ) (آشوب)عاشق رئیس مغرور و بوچ( پرتو) شرکتش میشه. دوتا لزبین بوچ که عاشق همن ولی بهم دیگه نمیگن! و شخص سومی به اسم “بیتا” توی این مثلث عشقی عه.
زندگی آشوب گره میخوره با آشنا شدن با یه روانی!!!! و گم شدن توی جنگل اسرار آمیزی که..
دانلود رمان چشمان آتش کشیده نسخه pdf
❤️رمان : #چشمان_آتش_کشیده
❤️ژانر : #عاشقانه #هیجانی #تخیلی
❤️نویسنده : #Fatemeh78
❤️خلاصه :
یک مرد ، مردی از تبار خون .. مردی با چشمان ماورایی.. مردی که قدرت و سرعتی فراتر از انسانهای دیگه به ارث برده بود .. مردی متفاوت از تمام انسانهای دیگه .. ناگریز از تغییری هزارساله.. مردی که هزاران سال پیش در تابوت خود چشمانش را باز کرد و به دنیای تاریکی خوشامد گفت .
ابرای خاکستری و تیره که سرتاسر آسمونو پوشونده بودن ، کم کم قطرهها رو مهمون زمین کردن.. همهی مردم سریع حرکت کردن تا از دست سیل و طوفانی که به راه بود..
– ببخشید آقا میشه بهم کمک کنید ؟
اون ازش کمک میخواست ، از مردی که برخلاف بقیه بود . یه چیزی اونو متمایز میکرد .. نگاهشو به پای زخم شدهی اون دختر دوخت..دستشو روی گلوش گذاشت و بازدم عمیقشو رها کرد . و آیا این مرد توانایی پنهان کردن نیشهای برافراشتهی سفیدشو که در تاریکیِ شب برق میزد