دانلود رمان خانه شیاطین نسخه pdf
❤️رمان: #خانه_شیاطین
❤️ژانر: #ترسناک #رازآلود #تخیلی
❤️نویسنده: #آرزو_مهبودی
❤️خلاصه :
خانه ای بدیمن… خانه ای که ساکنانش را آزار می دهد … خانه شیاطین …
در بستر مرگ پیرزنی شیطان پرست خانه اش را وقف شیطان می کند! این خانه برای ابد گرفتار شیاطین است و ساکنان آن روی خوش نمی بینند . ارواح و شیاطین اینجا را مال خود می دانند و هرکس که در آن سکونت کند اذیت می کند
تا اینکه …
دانلود رمان دیگری نسخه pdf
❤️ رمان: #دیگری
❤️ژانر : #رازالود ، #ترسناک ، #تخیلی
❤️نویسنده #سیرا
هشدار سنی +16 سال❌
این داستان به دلیل وجود محتوای دلهره آور و ترسناک برای همه گروه های سنی مناسب نیست🚫
❤️خلاصه :
آرش و نرگس ، زوج مستندسازی هستند که برای ساخت یک مستند ریالیتی شو به همراه دوستانشان به ارمنستان سفر می کنند که با رازهای غیرقابل پیش بینی مواجه می شوند ، رازی که هیچکس جز “دیگری” از آنها خبر ندارد .
دانلود رمان نفرین قرمز نسخه pdf
❤️رمان: #نفرین_قرمز
❤️ژانر: #فانتزی #تخیلی #عاشقانه #معمایی
❤️نویسنده: #roronei30
❤️خلاصه:
یک نفرین، یک جنگل، یک شایعه! هرکدام از اینها داستانی میسازند و دخترک داستان مارا سوق میدهند به راهی که انتهایش مشخص نیست. به راهی که دخترک قصهی ما میتواند از سختیها رها شود. در این راه دخترک میفهمد که گاهی زندگی چقدر سخت میشود، به راهی که دخترک طرد میشود برای یک نفرین؛ ولی به راستی دخترک کدام را انتخاب میکند؟! عشق یا ارامش؟!
دانلود رمان معامله ای با شیطان نسخه pdf
❤️رمان : #معامله_ای_با_شیطان
❤️نویسنده: #hasti_sky
❤️ژانــر: #عاشقانه #فانتزی #تخیلی
❤️ خلاصه:
فیث دنور 23 ساله متوجه میشه به علت بیماری که به ان مبتلا، فقط چند ماه دیگه فرصت زندگی کردن داره. برای همین از اسکاتلند به نیویورک میاد تا بقیه عمرش کنار خواهر و دوست پسرش بگذروند.
پل یکی از دوستان قدیمی فیث راه حلی برای زنده ماندن فیث دارد که فیث با خون آشام قدرتمند و سلطه گری اشنا می کند که زندگی فیث و عوض می کنند.
دانلود رمان افسانه تیارانا نسخه pdf
❤️رمان : #افسانه_تیارانا
❤️نویسنده: #lord_of_fear
❤️ژانر : #تخیلی #فانتزی
❤️خلاصه :
همه ی ما میدونیم که افسانه ها واقعیت ندارن….
قصه های تخیلی هم واقعی نیستن…..
اما تیارانا اصرار داره که موجودات ماوراءالطبیعه هم میتونن وجود داشته باشن….
تیارانا تمامی قصه های فانتزی رو بلده….
همیشه تصورش اینه که میتونه ملکه ی سرزمین آب ها بشه….جنگل های روشن رو تحت سلطه داشته باشه و با آسمون آبی حرف بزنه…..در اعماق قلبش تصور میکنه که روزی عاشق پرنسی قدبلند و چهار شانه میشه و اون ها تا ابد خوشبخت زندگی میکنن….تیارانا حتی با اینکه میدونه آوردن اسمش بر زبان ها هم ممنوعه باز هم ،گاهی در گوشه ای از ذهنش حس میکنه که توانایی مقابله با لرد سایه ها رو هم داره