بیست رمان مرجع کامل بهترین رمان های ایرانی پی دی اف
دانلود رمان طنز، رمان پلیسی، رمان جنایی، رمان ترسناک، رمان تخیلی، رمان اجتماعی، رمان معمایی، رمان خارجی و…
خلاصه کتاب
دانلود رمان نسل دلدادگان... رمان نسل دلدادگان روایتگر خاندانی‌ست که برای عشق می‌جنگند؛ عشقی که در گذشته اتفاق افتاده و در این میان کینه‌ای پر از نفرت قلبی را سیاه کرده، حالا برای عشاق دیروز و امروز اتفاقاتی در شرف وقوع است! قلب‌هایی‌‌ پر از عاشقانه‌های بی‌انتها.
خلاصه کتاب
دانلود رمان آگاپه... میرزا محراب خان ملکان با وجود اینکه در آستانه‌‌‌ی سی سالگیه اما یه شهر رو اسمش قسم می‌خورن چون یار و یاور همه‌ست. دلش بند دختریه که از هرچی مرد مذهبیه متنفره… به‌ خاطر فرار از دست میرزا محراب خان، خودشو به دست یه مرد ۴۰ساله می‌سپاره و سهرابِ تازه از فرنگ برگشته، به گلاره دست‌ درازی می‌کنه و اینجاست که گلاره مجبور میشه زنِ میرزا محراب بشه. محرابی که خبر نداره چی به سرش اومده اما وقتی می‌فهمه گلاره …
خلاصه کتاب

دانلود رمان خواستگار پرماجرای باغ انار...من بارانم، دختری شیطون که کل فامیل و دوستام از دست شیطنتام دیگه عاصی شده بودن. ماجرای اصلی زندگی من از اون روز شروع شد که برای خواهرم خواستگار اومد تو خونه باغ انارمون. قرار شد به خاطر پسر خاله‌ام که عاشق خواهرم بود، خواستگار رو فراری بدم. هر بلایی که فکر کنید تو باغ انار سرش آوردم، غافل از اینکه داماد رو اشتباهی گرفتم!

مدتی بعد دانشگاه قبول شدم و با خودم عهد کردم که سربه‌راه بشم. اما دقیقاً تو روزهای اول دانشگاه بود که اون پسر رو تو کلاسمون دیدم و…

خلاصه کتاب

دانلود رمان هذیون... آرنجم را به زمین تکیه دادم و با سختی نیم‌خیز شدم تا بتوانم بنشینم. یقه لباسم را در مشتم فشردم و در حالی که نفس‌نفس می‌زدم، سرم را به دیوار تکیه دادم.

ساق دستم تیر می‌کشید، رد ناخن‌ها روی پوست قرمز و خط‌خطی‌اش جا مانده بود. با هر حرکتی که به دستم می‌دادم، دردی شدید در مچم می‌پیچید و ریتم نفس‌هایم را ناخودآگاه تندتر می‌کرد. اما تمام این دردها در برابر زخمی که در قلبم بود، هیچ به حساب می‌آمد.

بوی غذای سوخته فضای خانه را پر کرده بود و تلفن بی‌وقفه زنگ می‌خورد. اما ذهنم چنان خالی بود که حتی نمی‌توانستم دست و پایم را راهنمایی کنم چه کاری باید انجام دهند...

خلاصه کتاب

دانلود رمان دیوار آهنی. ریما، دختری که به خاطر اتفاقی بی‌ارزش و پوچ از خانواده‌اش طرد شده، اتفاقی که در آن بی‌گناه‌ترین فرد، خودش است.

او حالا پرستار کودکی کوچک می‌شود، اما... پدر آن کودک چه کسی است؟! پدری که عشق قدیمی و فراموش‌نشدنی ریماست!

خلاصه کتاب

دانلود رمان هایکا... - گفته بودم بهت حاجی! گفته بودم پسرت بیماری لاعلاج داره! نکن، دختره رو عقدش نکن... حالا خوب شد؟ پسرت رفت سینه قبرستون و دختر مردم شد بیوه!

حاجی که تا آن لحظه سکوت کرده بود، از جایش بلند شد و روبه‌روی پسرش ایستاد.

- خودم کم درد دارم که با این حرف‌ها مرهم می‌ذاری روش؟ دستش را روی قفسه سینه‌اش گذاشت و کمی به عقب رفت.

- قلبم مچاله شده از پرپر شدن ناصرم... چه می‌دونستم شب عقدش، دسته گلم رو از دست می‌دم؟

خانم بزرگ با چشمان اشکی به حاجی نگاه کرد و دوبار روی پایش کوبید.

- بمیرم برای ناصرم... حالا جواب دختره و خانوادش رو چی بدیم حاجی؟ سیاه‌بخت شد دختر مردم...

خلاصه کتاب

دانلود رمان گرگم به هوا... همه چیز از یک سفر تفریحی شروع شد؛ سفری که قرار بود یادگاری از لحظات خوش و به یاد ماندنی باشد، اما به فاجعه‌ای تبدیل شد که همه را به وحشت انداخت. غزل شکیبا، وکیل پایه یک دادگستری، به همراه چند نفر دیگر به جزیره کیش سفر کرده بود. اما وقتی قایقشان در میانه دریا خراب شد، همه چیز به هم ریخت.

۱۲ روز دوری از دنیای بیرون، ۱۲ روز بی‌خبری از همه چیز، ۱۲ روز تنها با یک مرد قایق‌ران در جزیره‌ای کوچک و پرت، دور از هرگونه ارتباط با دنیای بزرگ و پرهیاهو. در این مدت، غزل و قایق‌ران مجبور شدند برای بقا با هم کنار بیایند و در دل دریا، روزهای پر تنش و مشقت‌بار را بگذرانند.

این سفر که قرار بود خاطره‌ای خوش باشد، به یک آزمون طاقت‌فرسا تبدیل شد. غزل در میان دریا و در یک وضعیت بحرانی با چالش‌های روانی و جسمی روبه‌رو شد که هیچ‌کدام از آن‌ها قابل پیش‌بینی نبود.

خلاصه کتاب
دانلود رمان هیچکسان... بهراد که مدت‌هاست متوجه حضور نیروهای منفی در اطراف خود شده، برای رهایی از این تهدیدات به فردی که توانایی مقابله با این نیروها را دارد، مراجعه می‌کند. در این مسیر، او خود نیز مهارت‌های مبارزه با جن‌ها را می‌آموزد. در این میان، بهراد با جن خوبی به نام هاموس آشنا می‌شود. هاموس به او کمک می‌کند تا بتواند مشکلات مردم را حل کرده و از این طریق مسیر جدیدی را برای خود رقم بزند؛ مسیری که ممکن است در آن با چالش‌های بیشتری مواجه شود.
خلاصه کتاب
دانلود رمان سایه بان آرامش... زمانی بود که خیال می‌کردم به اندازه کافی قوی و شجاع هستم که بتونم به جنگ با سرنوشتم برم و تقدیرم رو خودم رقم بزنم. به عنوان یه دختر نوجوون، انتخاب‌هایی کردم که تا سال‌ها زندگی‌ام تحت تاثیرشون بود. خانواده‌ام رو رها کردم، شروع کردم به مستقل شدن و روی خودم تمرکز کردن. اولین قدم بزرگ زندگیم راه‌اندازی یه کسب‌وکار نسبتا بزرگ با مردی بود که شناخته‌شده محسوب می‌شد؛ پولدار، جذاب، سرد، باهوش و بلندپرواز... از اون مردهای بد توی قصه‌ها که همه دخترهای خوب عاشقش می‌شدند. اما با این تفاوت که من دختر...
خلاصه کتاب

دانلود رمان یار و یاور... کمد ریلی را باز کردم و وارد شدم. نگاهی به کت و شلوارم انداختم، سپس کت شلوار مشکیم را برداشتم و پوشیدم. بعد به سمت کشوی ساعت‌ها رفتم، درش را باز کردم و یکی از ساعت‌هایم را برداشتم و در دستم گذاشتم. کشوی بعدی را باز کردم و کراوات مشکیم را برداشتم. ایستادم جلوی آینه و کراوات را بستیم. دستی به ریش سفیدم کشیدم و مرتبش کردم. نگاهی به آینه انداختم و بعد کفش‌هایم را پوشیدم. به سمت میز کنسول رفتم، تسبیحم را برداشتم و از اتاق بیرون آمدم.

در همین لحظه در باز شد و نیاز وارد خانه شد. به سمتش رفتم و گفتم: «تو اینجا چی‌کار می‌کنی؟» او متعجب نگاهش را از سر تا پایم برد و بی‌آنکه حرفی بزند، به من خیره شد.

 
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
آخرین نظرات
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " بیست رمان مرجع کامل بهترین رمان های ایرانی پی دی اف " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.