رمان سیگار نقره ای درباره دختری به نام آدریانا است که در کودکی، پدرش به دلیل نامعلومی کشته میشود و مادرش به طرز عجیبی دزدیده میشود. این اتفاقات تلخ، باعث میشود که آدریانا تصمیم به رفتن به دانشکده افسری بگیرد و شغل پلیسی را انتخاب کند تا شاید بتواند به نوعی انتقام بگیرد یا حقیقت را کشف کند.
پس از گذشت سالها و رسیدن به سن بیست و سه سالگی، یک پرونده به دست آدریانا میرسد که تمامی گرههای زندگیاش را باز میکند. این پرونده، شروعی است برای یک سفر پیچیده و پر از دشواریها و البته زیباییها که آدریانا را در مسیری جدید از زندگی قرار میدهد.
❤️ رمان : #نیش_سرخ
❤️ نویسنده: #مهشید
❤️ ژانر : #عاشقانه #تخیلی #صحنه_دار
دختری که یهویی میفهمه پدرو مادرش پدر و مادر واقعیش نبودن و خودش جفت دورگه خشن هاته و پدر جفتش قاتل پدر و مادر واقعیشه
❤️رمان: #آبی_چشم_عسلی
❤️نویسنده: #Donna
❤️ژانر : #استریت #عاشقانه #تخیلی #صحنه_دار
بوی غریبهای که سرش به تنش زیادی کرده بود در محوطه میپچید. گر
گها حالت تدافعی گرفته و منتظر علامت آلفای جوان برای حمله اند. آلفا
ی جوانی که در نبردی نابرابر با متیاشک ها به تازگی توانسته بود رهبری
گله را به عهده بگیرد و از احترام خاصی در بین گله برخوردار بود. آلفا قد
م پیش گذاشت و منتظر اولین حرکت غریبه شد
رمان : #ماه_من
❤️ نویسنده : #یاسمن_فرح_زاد
❤️ ژانر: #عاشقانه #تخیلی #خون_اشامی
امیرحسین آریا الفای خوناشام هاست برای انتقام مرگ خانوادش از سپیده، راهی تهران میشه ولی یسنا، عشقی که سه سال پیش رهاش کرد رو ملاقات میکنه.
با حمله سپیده به یسنا برادرای امیر جونش رو نجات میدن ولی به جای برگردوندنش اون رو به عنوان برده به امیرحسین پیشکش میکن و امیر برخلاف ناگاهی یسنا از ماهیتش اون رو با خودش میبره...
❤️ رمان : #پرنیان_شب
❤️ نویسنده: #پرستو_س
❤️ژانر : #خون_آشامی #ومپایر #تخیلی #عاشقانه #پایان_خوش
پرنیان شب عاشقانه ای راز آلود به قلم پرستو.س....
پرنیان شب داستان دنیای اطراف ماست ، دنیایی از ناشناخته های خیال و واقعیت
مینو ، دختریه که به طرز عجیبی با یه خالکوبی روی کتفش رو به رو میشه
خالکوبی که دنیای عادیشو زیر و رو میکنه و حقایقی در رابطه با خانواده و دنیای اطرافش براش رو میکنه دنیای جدیدی که تب عشق و قدرت و خون، توش حرف اولو میزنه...
❤️ رمان : توکا پرنده کوچک
❤️ نویسنده: پرستو س
❤️ژانر : #عاشقانه #تخیلی #بزرگسال
داستان دختریه که خواب های عجیبی میبینه...خواب هایی که به حقیقت تبدیل میشن و لمس هایی که واقعی میشن...مردی برای رسیدن به قدرت به دنبال تصاحب جسم و روح توکاست و مردی از جنس خشم و سایه به کمک توکا میاد...اما این تازه ابتدای ماجراست...بین این دو مرد مغرور،سردو خشن...کدوم ناجی واقعی این دختره؟
پایان خوش
❤️رمان : #من_توام_تو_منی ( #جلد_اول )
❤️نویسنده : #مهتاب_ع
❤️ژانر : #عاشقانه #طنز #تخیلی
❤️خلاصه رمان من توام تو منی:
مثل همه رمان ها یه دختر داریم و یه پسر
دخترمون شلخته و بد دهن، پسرمون منحرف و تمیز
حاال چی میشه اگه خدا بزنه پس کله هردوتاشون و روح هاشون باهم عوض بشه؟