رمان گرگاس داستان موجوداتی نیمهانسان و نیمهحیوان به نام گرگاسها را روایت میکند که در دنیایی پر از راز و معما زندگی میکنند. این موجودات از نظر ظاهری بسیار جذاب و کاریزماتیک هستند اما رفتاری غیرقابل پیشبینی دارند. آنها به شدت نسبت به انسانها احساس تنفر دارند و با حمله به آنها وارد نبرد میشوند. در این میان، شخصیتهایی مانند بوراک، کیهان و الیف با هم درگیر هستند و در حالی که با مرگ و انتقام دست و پنجه نرم میکنند، داستان به شکل هیجانانگیزی پیش میرود.
در یکی از فصول داستان، الیف که در شوک از مرگ بوراک قرار دارد، به شدت ناراحت است و نمیتواند باور کند که او دیگر در میانشان نیست. در این زمان، کیهان که از همه چیز باخبر است، سعی در آرام کردن آسو دارد، اما آسو از اینکه او از ابتدا سکوت کرده و از وضعیت واقعی بوراک مطلع بوده است، خشمگین است. این بحرانهای احساسی و انتقامی در کنار رازهای مرموز، داستان را پر از هیجان و درام کرده است.
رمان ماهاراجه داستان گیلدا، دختری زیبا و جذاب است که خانوادهاش را از دست داده و نزد برادرش زندگی میکند. یک روز وقتی که برادرش به ماموریت رفته، زنداداشش او را به یک فرد ناشناس میفروشد و گیلدا مجبور میشود با این مرد به هند برود. در آنجا او به عنوان پرستار ماهاراجه، مردی فلج و قدرتمند، شروع به کار میکند.
گیلدا در این سفر به دنیایی جدید و متفاوت از آنچه که پیشتر میشناخت، وارد میشود. در طول داستان، او باید با مشکلات و چالشهای مختلفی که در این دنیای جدید به او تحمیل میشود، روبهرو شود. به تدریج، رابطهای پیچیده و پر از احساسات میان گیلدا و ماهاراجه شکل میگیرد و داستان پر از اتفاقات غیرمنتظره و دراماتیک پیش میرود.
رمان بوسیدن عروس ممنوع داستان دختری است که در شرایط سخت و پرچالش زندگی میکند و در این مسیر با مردی به نام جود لاکتی، معروف به «لاکی»، آشنا میشود. جود که یک کارگر ساختمانی جذاب و عضلانی است، به ناگهان وارد زندگی او میشود و همچون یک قهرمان در لحظات بحرانی به کمک او میآید. داستان این دو از همان ابتدا پیچیده میشود، چرا که اختلاف سنی زیاد و تفاوتهای گذشته آنها مانع از ارتباط آسان میشود.
با وجود این اختلافات، آنها در بسیاری از جنبههای زندگی مشترک از جمله عشق به موسیقی راک و ماشینهای قدیمی، نقطه اشتراک دارند. این دو از مشکلات و زخمهای گذشته خود با یکدیگر صحبت میکنند و در نهایت از روابط دشوار خود عبور میکنند تا جایی که تصمیم به ازدواج میگیرند، اما یک ازدواج مصلحتی با مشکلات زیادی روبهرو است. در این میان، کشمکشها و تنشهای درونی شخصیتها بر جذابیت داستان میافزاید.